بسم الله الرحمن الرحیم
عنوان: برده داری در اسلام و تعدیل آن
گروه ۱۰: پاسخهای مربوط به حقانیت احکام حقیقی اسلام
شماره: ۳
نوع پاسخ: نوشتاری و صوتی
– پاسخ صوتی را در پایین متن دریافت نمایید.
تاریخ ثبت: بیست و نهم بهمن ماه چهارصد و سه
سؤال:
آیا داشتن کنیز و غلام عین بردهداری نیست؟ چرا پیامبر و امامان کنیز و برده داشتن؟
پاسخ نوشتاری:
توجه شود که محور صحبت ما در این پاسخ نامه، مربوط به دستورالعمل های کلی مربوط به کنیز و غلامان در اسلام حقیقی است؛ نه مطلق برده داری در جوامع مختلف، و نه عملکردها و سوء استفاده های گروه های تروریستی و فاسد مدعی اسلام.
می دانیم که موضوع وجود کنیز و غلام و تصاحب و خرید و فروش انسانهایی به عنوان برده، امری بسیار قدیمی است و از زمان ثبت تاریخ در لابلای کتیبههای تاریخی و نقل احوالات گذشتگان قابل مشاهده می باشد. بعنوان نمونه می توان از ثبتهای موجود در تاریخ هرودوت که حدود هزار سال قبل از ظهور اسلام نوشته شده است و از لحاظ منابع تاریخی عمومی قدیمی ترین منبع تاریخ جهان محسوب می شود، یاد نمود (۱).
ظاهرا قسمت عمدۀ منشأ ایجاد بردگان به شکست در جنگها مربوط بوده است؛ بطوری که شکست خوردگانی که اسیر می شدند، اگر جان سالم به در می بردند بعنوان غلام و زنان شان بعنوان کنیز در اختیار پیروز شدگان در جنگ قرار می گرفتند؛ که آنها یا ایشان را به خدمت می گرفتند و تصاحب می کردند یا به دیگران می فروختند. در نتیجه بخشی از جامعۀ انسانی را بردگانی تشکیل می دادند که در بازارهای برده فروشان خرید و فروش می شدند و در اختیار و تصاحب اربابان بودند، و خصوصا در بدو اسیر شدن از لحاظ آداب و رسوم و دیانت، با اربابان خود متفاوت و بلکه مخالف بودند و صرفا با جبر و اجبار دستورات آنها را اجرا و به آنها خدمت می کردند.
و شریعت سراسر عدالت اسلام این جریان را به شکلی زیبا و انسان ساز جهت داد. به این صورت که این افراد؛ از طرفی در خانه های مسلمینی که مالک آنها می شدند، هم در غالب کنیز و غلام خدمت می کردند و هم عملا آیین و شریعت اسلام را می آموختند و به سمت خروج از ظلمت و رسیدن به نور پیش می رفتند.
از طرفی دیگر اسلام با دستورات اخلاقی نجات بخش خویش از اعمال ضرب و شتم و زورگویی نسبت به آنها منع می کرد؛ و به شکل های مختلف از قبیل پرداخت برخی از کفاره ها و همچنین با ذکر ترغیب ها و ثواب های فراوان، مالکین را ترغیب و بلکه وادار به آزادی تدریجی آنها می نمود. تا بسیاری از آنها پس از آشنایی با دین و دستورات نجات بخش اسلام و ای بسا هدایت شدن شان، پس از آزاد شدنِ روح شان از قید و بندهای غیر توحیدی و خرافی و اسارت شیطان که بسیار مهمتر است، جسم شان نیز از قید و بند مملوکِ دیگری بودن آزاد و رها گردد.
پس اسلام نه به یکباره اساس موضوعی را که جوامع مختلف با آن خو گرفته بودند به هم ریخت، و نه شکل وحشیانه و غیر انسانی آن را تأیید نمود، و نه جریان اسیران جنگی را لاینحل باقی گذاشت. چرا که در حال حاضر نیز راه حل درستی در مورد اسیران جنگی اعمال نمی شود و بعنوان یکی از معضلات جوامع بشری در جهت اعمال خشونت بیشتر مطرح است. بطوری که یا اسیران قبل از اسارت و یا در همان ابتدا به بهانه و طریقی کشته می شوند تا باری برای پیروز شدگان نباشند؛ و یا سالها در زندان و غالبا با اعمال شاقه و ای بسا با شکنجه باقی می مانند و عمرشان تلف می شود و نه فایدهای برای خود دارند و نه برای دیگران، تا اینکه یا در آنجا می میرند و یا با تبادل و یا تغییر احتمالی سیاستهای دولتمردان آزاد می شوند!
لذاست که اسلام راه تعدیلی وسط را در این مورد برگزید و امامان معصوم نیز در این راستا با نیکوترین اخلاق و ترغیب به اصلاح و هدایت، و در نهایت غالبا آزاد سازی، دارای کنیز و غلام بودند.
که در زیر نمونههایی از دستورات اسلامی و رفتار اولیاء دین را، با محوری که ذکر شد، در مورد کنیز و غلامانی که در اختیارشان بود، می بینیم:
۱- در کتاب من لایحضره الفقیه (۲) در حدیثی پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمایند: و جبرئیل پیوسته آنقدر در مورد کنیز و غلامان به من سفارش کرد که پنداشتم برای آنها وقتی خواهد گذاشت که چون به آن وقت رسیدند آزاد خواهند شد.
۲- در کتاب ثواب الاعمال (۳) از امام باقر علیه السلام، که فرمودند: چهار عمل در هر کس باشد، خداوند در بهشت خانهای از برایش بنا می کند: کسی که یتیم را جا و پناه دهد، و با ضعیف و ناتوان به مهربانی رفتار کند، و به پدر و مادرش مهر و محبت نماید، و با کنیز و غلامش به نرمی و ملایمت رفتار نماید.
۳- در کتاب مجموعۀ ورام (۴) از معذور بن سُوَید نقل می کند، که می گوید: در رَبذه بر ابی ذر که خشنودی خداوند بر او باد وارد شدیم، در حالیکه خودش بُردی پوشیده بود و غلامش نیز مانند آن را پوشیده بود. به او گفتیم: اگر بُرد غلامت را به بُرد خودت اضافه کنی لباس کاملی خواهد شد، و غلامت را با لباسی دیگر بپوشان. گفت: شنیدم که رسول خداوند می فرمودند:
اینان برادران شما هستند که خداوند آنها را زیر دست شما قرار داده است، پس هرکس برادرش زیر دستش باشد بایستی از هرچه خودش می خورد به او نیز اطعام نماید و با هرچه که خودش می پوشد او را نیز بپوشاند؛ و او را به کاری نگمارد که از توانش بیشتر است، و اگر چنین کرد بایستی خودش کمکش نماید.
۴- در کتاب غارات (۵) از قول مختار تمّار جریانی را نقل می کند که خلاصهاش آن است که امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب دو لباس از بازار خریداری می کنند، و به عنوانی که قنبر غلامشان جوان است، لباس گرانتر را به او می دهند؛ و می گویند: من از پروردگارم شرم می کنم که بر تو برتری جویم.
۵- در کتاب محاسن (۶) از امام صادق از رسول خداوند، که در حدیثی در مورد بدترین مردمان از جمله می فرمایند: و کسی که عبدش (کنیز و غلامش) را کتک می زند.
۷- و در کتاب مجموعۀ ورّام (۷) از ابو مسعود انصاری، که می گوید: یکی از غلامانم را کتک می زدم، که از پشت سرم صدایی شنیدم، که می گفت: ای ابا مسعود، بدان که بدون شک قدرت خداوند بر تو از قدرت تو بر او بیشتر است؛ برگشتم و دیدم آن شخص خود پیامبر است. گفتم: ای رسول خداوند، او به خاطر خشنودی خداوند آزاد است؛ فرمودند: آگاه باش که اگر این کار را نمی کردی، آتش تو را فرا می گرفت.
۸- مطرح بودن آزاد کردن بدون قید بندگان و خصوصا مؤمن شدگان آنها به عنوان یک عمل نیکو و پر پاداش در آیات و احادیث، و مطرح بودن آزاد کردن آنها بعنوان یکی از موارد کفاره واجب در چندین مورد، مانند؛ قتل غیر عمد، شکستن سوگند، روزه خواری، و ….
پس همانطور که ذکر شد، مشاهده می شود که اسلام با تعدیل بردهداری در محدودۀ احکام خود، آن را به بهترین شکل مدیریت می کند؛ بطوری که طبق این برنامه، هرگاه به درستی اجرا شود، اسرای جنگی و بردگانی که در اختیار مسلمین قرار می گرفتند، بدون آنکه به خاطر ارزش و فعالیت شان تمایلی به کشتارشان در قبل از اسارت باشد و بدون آنکه برای مدت نامعلوم زندانی و ای بسا شکنجه شوند، در میان خانههای مسلمین پخش می شدند و با فرهنگ والای اسلامی آشنا می گردیدند و همزمان با رفتار کریمانهای که با آنها می شد ای بسا جذب اسلام می شدند و به سعادت ابدی می رسیدند. و چه بسیار که همزمان با رسیدن به این سعادت با ترغیبها و راهکارهایی که اسلام قرار داده است از قید بندگی دنیایی نیز رها می گشتند.
که بدون شک این دستور العمل توسط خود پیامبر و امامان معصوم به بهترین شکل اجرا می شد، و هرگاه آنان دارای کنیز و غلام بودند با این سیره و روش بود. و اگر کسانی بر خلاف آن عمل می کردند، ایراد بر آنها وارد بود نه بر اصل این دستورالعمل.
و هرگاه منصفانه و خالی از تعصبات این دستورالعمل را حتی با دستورالعمل های جهان به اصطلاح متمدن و مدعی حقوق بشر امروز در این رابطه مقایسه کنیم، به خوبی برتری آن را متوجه می شویم.
چرا که امروزه، اسرای جنگی برای مدت نامعلوم به زندان افکنده می شوند تا بعنوان برگی برنده در دست فرمانروایان اسارت گیرندگان باشند. به همین دلیل جنگجویان و حتی هنگامی که دورنمای برگ برنده بودن آنها واضح نیست فرمانروایان نیز، تمایلی به زنده اسیر کردن آنها ندارند. و در مورد زن و فرزندان شان نیز به اندک بهانهای ممکن است آنها را آماج بمبارانها و کشتارها قرار دهند. و اسیر شوندگان، همانطور که گفته شد، حتی ممکن است چندین دهه و حتی تا آخر عمر، عوض محیط آزاد و در فضای قابل رشد، در محیط پر خفقان زندان همراه با شکنجههای روحی و ای بسا جسمی، عمرشان را سپری نمایند؛ و لحظه به لحظه کینهشان نسبت به طرف مقابل افزون شود، و اگر دین و فرهنگ طرف مقابل برتر می باشد نیز، هرگز به قبول آن فکر نکنند.
————
(۱) تاریخ هرودوت، ترجمۀ هادی هدایتی، مؤسسۀ انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۸۲ ش، از جمله: ج۲ ص۱۰۴ و ج۴ ص۷۳ و ۷۵ و ج۶ ص۱۶۷
(۲) من لا یحضره الفقیه، محمد بن علی بن حسین بن بابویه، منشورات جماعة المدرسین قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج۴ ص۱۳
(۳) ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، محمد بن علی بن حسین بن بابویه، دار الشریف الرضی للنشر، قم، ۱۴۰۶ق، ص۱۳۳
(۴) مجموعۀ ورام، ورام بن ابی فراس، مکتبة الفقیه، قم، ۱۴۱۰ق، ج۱ ص۵۷
(۵) الغارات، ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال ثقفی، انجمن آثار ملی، تهران، ۱۳۹۵ق، ج۱ ص۱۰۶
(۶) المحاسن، احمد بن محمد بن خالد البرقی، دار الکتب الاسلامیه، قم، ۱۳۷۱ق، ج۲ ص۳۵۶ ح۶۰
(۷) مجموعۀ ورام، ج۱ ص۵۸
———–
پاسخ صوتی: